چگونه قدرت مند خواهیم ماند؟


اکنون با دستگیری عبدالمالک ریگی احتمالا کسی شک ندارد که ایران یکی از بزرگترین قدرت های اطلاعاتی وامنیتی است اما نباید فراموش کرد که آنچه پایه اصلی یک قدرت محسوب می شود بیش وپیش از آنکه به قوای امنیتی واطلاعاتی و سیستم های جاسوسی و ضدجاسوسی مربوط باشد به افکار عمومی وابسته است. چنان که بزرگان علم سیاست گفته اند آن کسی قدرتمندتر است و می تواند حکومت کند که توان بیشتری در اقناع افکار عمومی داشته باشد. این اقناع درباره افکار عمومی مردم داخل کشور وهم افکار عمومی جهان است. بر این اساس حتی موفقیت هایی چون دستگیری یک مهره حساس دشمن وقتی واقعا می تواندبه استحکام ما بیفزاید که قبل از آن به فکر اقناع مردم درباره اصول اساسی حکومت و در سطح بعدی خصوصا برای افکار عمومی جهان درباره تروریست هایی چون ریگی بوده باشیم . من منکر وجود این اقناع وتلاش مسئولین برای ایجاد آن نیستم اما همچنان که بارها توسط نخبگان گوشزد شده است گویا برخی اهالی سیاست کمتر به آن توجه دارند و حق بودن تصمیمات خویش را ( بر این فرض که حق باشد ) برای پیش رفتن در عرصه های داخلی وبین المللی کافی می دانند و این می توانند متناسب با اهمیت موضوعات کم یا زیاد خطرآفرین باشد.

جزئیات یک مرگ لطیف


مرد تمام زندگی 62 ساله اش را آرام و با حوصله پشت سرگذاشته بود اما به محض دیدن ماشینی که ناگهان از فرعی پیچید وسط اتوبان زد روی ترمز.پس از آن که بیش تر از 5 تا معلق زد وطی آن سر مرد بر اثر اصابت به ستون ها سقف و نهایتا شیشه جلو تغییر حالت داد از نرده های پل پرت شد پائین و شروع کرد به غلط خوردن. یکی از میله های بالشتک صندلی که از جا در رفته بود حالا از پشت فرو رفت میان دو کتف و در اثر ضربات پی در پی فرمان قفسه سینه خورد و تمام سیستم های داخلی بدن له شد. وقتی ماشین می رفت که در پائین دره آرام بگیرد تمام استخوان های دست پا وگردن تکه تکه و بخشی از آهن ستون از جا کنده و از کنار گوش وارد مغز شده بود. بالاخره ماشین از حرکت ایستاد اما در آخرین تکان فندک ماشین که با اولین ضربه ها روشن شده بود از جا پرید و روی صندلی آغشته به بنزین عقب افتاد و... به این ترتیب کسی نتوانست از طریق اظهارنظرهای پزشکان به علت اصلی مرگ یعنی ایست قلبی پی ببرد.

تراکم مغالطات


مغالطات سیاسی با انتخابات 88 هزاران شاهد مثال جانانه به جا گذاشته از همه اطراف دعوا. یک وقتی در آینده های نه چندان دور باید بنشینیم درباره شان صحبت کنیم مواظب باشیم دوباره تکرارشان نکنیم. منظورم وقتی است که فضا آرام شد و همه مشغول واکاوی گذشته ها شدند.خیلی غمناک است اما با به طرز مضحکی در محاصره مغالطات واقع شده ایم. فتنه به همین جور شرایطی گفته می شود. درسته؟

هویت اسلامی یک انقلاب


1. انقلاب اسلامی ایران، از آن جا که در آرمان ها و اهداف بر اساس تعالیم اسلام پایه گرفت از جهات زیادی شبیه ظهور اسلام بوده است.انقلاب اسلامی، عرضه کننده دین جدیدی نبود اما نظام سیاسی ای که با آن پیاده شد، برای جهانیان تازه می نمود. انقلاب هم مانند اصل اسلام در دل سیاهی ها و در میان جهالتی جهان گیر درخشید و درست وقتی که مکاتب بشری، خود را در مسیر تکامل بشر، تنها و آخرین نسخه ممکن برای اداره بشریت می دیدند، آب حیات وحی را دوباره در زندگی اجتماعی بشر به جریان انداخت و به همین دلیل با جبهه کفر که داشت جهان را نسبت به ضرورت خویش متقاعد می کرد، رو به رو شد، همان طور که اسلام از سوی امپراتوی های بزرگ دنیا و جاهلیت سنگین سرزمین خود، تهدید می شد. آفات وخطرات پیش روی انقلاب اسلامی معاصر و انقلاب عظیم اسلام هم شبیه هم است و چون هر دو از یک جنس هستند از یک جا ضربه می خورند ؛ همان جایی که در زبان معصومین و پیشوایان دو انقلاب گوشزد شده است: دنیا خواهی و اصالت دادن به دنیا در گرایش به آن.
2. انقلاب اسلامی هم، مانند اصل اسلام عهده دار سامان¬دهی دنیای مردم است و با لزوم توجه به دنیای مردم و تلاش برای بهره مندکردن آنان از امکانات زندگی مشکلی ندارد اما بین اسلام و دنیای مادی گرای کفر مرزی در نگاه به دنیا هست که نباید زیر پا گذاشته شود. جامعه اسلامی حتی اگر هزاران شهید برای استقرار خود داده باشد، به محض عبور از این مرز، وارد وادی کفر می شود و طبیعی است که ازین به بعد برای پیروزی هایش هم باید به قدرت های طاغوت و نه یاری خداوند تکیه کند (و باطل همیشه ضعیف ترین قدرت هاست).
3. طبیعتا این تغییر با انحراف یکی دو نفر نباید رخ بدهد و تا در همه جامعه یا اکثریت آن سرایت نکند، انقلاب را زمین نمی زند. اما همه¬ی این یکی دو نفرها مثل هم نیستند. افرادی که تآثیر بیشتری بر جریان های اجتماعی دارند ،خصوصا اگر خود از بانیان روند جدید باشند، قادرند با کوچک ترین نرمشی دربرابر جاذبه دنیا، جامعه ای را به دام دنیا پرستی و فساد بکشانند. والبته تجربه اصحاب اسلام و جنگ های جمل وصفین ونهروان وعاشورا و... هشدار می دهد که تغییر خواص،همیشه شدنی است و چندان وقت و هزینه ای هم نمی برد! در این میان، وظیفه جامعه بیدار و باقی اصحاب انقلاب، مراجعه مدام به اصول اولیه و مقایسه همه آدم ها با آن هاست. در مقابل، بزرگ ترین اشتباه، گره زدن اصل حرکت به مهره های آن است یعنی همان کاری که مسلمانان را بعد از پیامبر دچار فتنه های گوناگون کرد.
4. یکی از نشانه های خالی شدن اصحاب انقلاب از هویت ناب اسلامی این است که آن ها انقلاب را وامدار خود می بینند و نه خود را بدهکار انقلاب، همچنان که حضرت امیر مونان به منت داشتن بعضی اصحاب بر اسلام به خاطر اسلام آوردنشان اشاره کرده اند.

فرار


جیغ می کشد و در می رود.این بار بدون معطلی از خونه می پرم بیرون.باید بگیرمش.این دفعه چهارم پنجمش است که این کار رو می کند و مو به تن مهسا سیخ می شود.از پنجره آشپزخونه که مماس کوچه است و یک نمه لایش باز است کله اش را می کند تو و جیغ می کشد.می دونم بچه باید باشد.می دونم از همسایه های دور وبرمان نیست.باید از یکی دو تا خونه ای باشد که توی بن بست کنار مسجد اند.وقتی هم که فرار می کند می پرد توی کوچه و تا من بیایم کوچه را وارسی کنم.شش بار رفته توی خونه و اومده بیرون.در را که باز کردم دیدمش.روی زمین ولو شده بود و داشت خودش را جمع و جور می کرد.یک دست به زانو لنگ لنگان خودش را کشاند توی کوچه پشت مسجد.می ایستم که برود.

وطن


دوباره منحنی ات
موج بر می دارد
و در امتداد
اگرچه به اوج میل می کند
هزار نقطه آشفته را
به اطرف
می پراکند
...
گسسته باد خط دشمنان این؛
سرزمین
شکسته باد دست مخملین

محبوب ترها