صانعی حالا چی هست اگر مرجع نیست؟


جامعه مدرسین دیگر صانعی را مرجع تقلید نمی داند. خوب این چه معنی می دهد؟ یا نتیجه این حکم چیست؟ گیرم که واقعا صانعی صلاحیت نداشته ،الآن چند نفر صانعی را رها کردند ورفتند سراغ کس دیگری برای حل مسئله شرعی شان؟حالا صانعی مرجه تقلید نیست پس چی هست وقتی بسیاری از متدینین از او تقلید می کنند؟
از مدت ها پیش از وقتی که سیاسی بودن تصمیمات جامعه محترم مدرسین برایم مسجل شده است به این می اندیشیدم که چرا طیف حجیمی از علمای مجتمع که ذیل یک ارگان جمع شده اند تا این حد باید نسبت به خویش وموقعیت خویشو نیز وظیفه خویش دچار سوءتفاهم باشند؟
من مقلد صانعی نیستم اما مثل خیلی دیگر از طلبه ها جامعه مدرسین را نمایندگان خود نمی دانم وبا وجود ارزشی که برای خیلی از آقایون آن قائلم بعید می دانم این برخورد جامعه مدرسین برای خاطر خدا و دین مردم صادر شده باشد.مگر اجتهاد خلاف مشهور وحتی اجماع واختلاف نظر سیاسی یا حتی تندی و ناپرهیزی رفتاری یا نمی دانم هر کدام از بهانه های آقایون ساقط کننده مرجعیت است؟ کافی است چند نفر دیگر هم طراز اعضای جامعه مدرسین مرجعیت صانعی را تایید کنند تا حجیت نظر جامعه از بین برود.
نظر جامعه مدرسین هنوز در خیلی مسائل برای من مرجع است تا آنجا که خود به دست خود وبا بی تدبیری ها مرجعیت خود را زیر سوال نبرد.

محبوب ترها