درباره اسلام ِرسانه ها اثر ادوارد سعيد


ادوارد سعيد را اغلب کساني که خودشان را به وادي کتاب سپرده اند مي شناسند.موضوعاتي که ادوارد سعيد درباره آن ها قلم زده است متعدد والبته مهيجند و شايد رشته اتصال همه آن ها نقد ونگاه نقاد سعيد بود که البته لازمه روحيه سعيد به عنوان يک روزنامه نگار بود.شرق شناسي(1978)مسأله فلسطين(1979)اسلام رسانه ها(1981) سلسله پيوسته اي از مهمترين کتاب هايي است که در زمينه سياسي ذهن ادوارد سعيد شکل گرفت واو را در بين متفکراني که مسائل جهاني را پي مي گرفتند صاحب آوازه ساخت.او در فلسطين به دنيا آمد(1935)ولي در قاهره بزرگ شد وتحصيلات دانشگاهي اش را در آمريکا دنبال کرد.رشته دانشگاهي؛زبان انگليسي وتاريخ.
در ميان آثار سعيد اسلام ورسانه ها از اين جهت براي معرفي انتخاب شده است که زمينه سياسي آن در جهان واقع به عنوان بهانه اي براي نگارش کتاب به وقايعي مرتبط است که شايد بيش از ساير اتفاقاتي که بازتاب جهاني داشت براي ايرانيان ملموس باشد. اين اتفاق تسخير سفارت آمريکا در ايران است و آن چه شايد هموطن ايراني کمتر از آن باخبر شده باشد درغ پراکني هايي است که رسانه ها غربي به ويژه آمريکايي در باره آن انجام دادند و از آن براي جهانيان نمونه اي ساختند گوياي توحش،ناسازگاري وروحيه تروريستي ايرانيان که البته سعي مي شد آن را آشکارا به اسلام ايراني ها مرتبط سازند.
ادوارد سعيد اگر چه خودش مسيحي است اما در بررسي عملکرد رسانه ها با ظلم نامفهوم وپردامنه اي به مسلمانان روبرو شده است.رسانه ها در خدمت امپراطوري استعمارطلب،چيزي که در کتاب ديگرش يعني فرهنگ وامپرياليسم از آن مفصلاً سخن گفته است، جهالت را بن مايه کار خود ساخته اند و با ارائه تصويري کاملاً ناهم خوان با واقعيت سعي مي کنند سنگرهاي ضداستعماري را که در دوره ضعف کمونيست منحصر به اسلام است در هم بشکنند.وبرخي حکام جهان سوم به تقليد از غرب وآمريکا مير ساختن افکار را بر همان منوال که نظام سلطه مي طلبد مي پيمايند.
همّ سعيد در اين کتاب آن چنان که خودش در مقدمه اش بر چاپ جديد اين کتاب(1997)مي گويد روشن ساختن چيزي است که خطاست(ص49)وبا صراحت مي گويد:«هيچ واقعيت معنا دار وارتباط مستقيمي ميان آنچه که امروز غرب از اسلام مي فهمد وآنچه درون دنياي اسلام مي گذرد وجود ندارد»(ص50)
اين که چگونه ممکن است چنين اتفاقي رخ دهد ودر دنيايي که دنياي ارتباطات است وعلي الاصول ناآگاهي ها بايد به حداقل برسد خلاف آن اتفاق افتاده است دقيقاً همان چيزي است که کشف آن پرده از يک زمينه سنتي وکهن در ارنباط غرب با دنياي اسلام وجهان سوم بر مي دارد وروشن مي کند که چگونه طيف وسيعي از شرق شناسان تحت تأثير روحيه استعماري حاکم بر فرهنگ خود بوده اند. فرهنگي خود را برتر و مُحِقّ مي داند همه چيز را به نفع خود قلب کند و حقيقت را زير پا بگذارد.
ادوارد سعيد برخواسته از خاور ميانه وتحصيلکرده در غرب به خوبي چهره پنهان رسانه هاي اطرافش را شناخته و اگر چه گوشه هاي آرامي براي ادبيات ونقد وتاريخ فراهم دارد جسورانه وارد سياست مي شود ويکراست مي رود سراغ غول هاي دنياي جديد يعني رسانه ها تا شاخشان را بشکند و اگر چه به عنوان مثال «مسأله فلسطين»اش در زادگاهش ممنوع مي شود او براي مبارزه مصمم تر مي شود.
تحليل هاي سعيد گلايه هاي است از روزنامه نگاران و پرخاشي است به رسانه ها که چرا اقتباس هاي برده وار ناسنجشگرانه از نظراتي بي بها وقالبي وچرا تمايلي غير معمول در پذيرفتن رجز خواني هاي رسمي که ويژگي هاي غير مسؤلانه را براي اسلام در نظر مي گيرد ومنشأ آن دولت آمريکاست.و در کنار اين ها تأسفي بر وضعيت مسلمانان که بيش از آن ترسيده و تحقير شده وبيش از آن توسط ديکتاتورها بي هوش وگيج شده که بتواند به چيزي مانند يک مبارزه گسترده عليه غرب دست بزند.چيزي که غرب مدام از احتمال وقوع آن دم مي زند.در واقع ادوارد سعيد ما را به اين رهنمون مي کند که غرب در فکر نابود کردن اسلام يا لااقل جايگزيني نوعي از اسلام به جاي اسلام واقعي است که پيروان خود را به عنوان برده در اختيار آن ها قرار دهد.ترجمه ديگري از اين کتاب با عنوان «پوشش خبري اسلام در غرب» منتشر شده است که مربوط به چاپ اول اين کتاب است.

محبوب ترها