1.از رحیم مشایی نقل شده است که فلانی وفلانی(از علمای بنام)حرف بزنند من نزنم؟ به نظرم این سرنخ خوبی برای ردگیری اصل مشکل است. وقتی آقایون معمم لزومی نمی بینند مستدل حرف بزنند وبه هویت صنفی خود اتکا می کنند دیگرانی هم که بالاخره گاو نیستند مطالعه می کنند تحقیق می کنند وبه خود حق می دهند چیزی را که می فهمند بگویند. و از این جهت نمی توان خرده برآنها گرفت
2.البته هیاهوی پیرامون مشایی از همان اول سیاسی بوده و به دوستان این وری واون وری توصیه می کنم اگر نمی خواهند از جاده عدالت خارج شوند فارق از سروصداها و حتی موضع گیری علما بشنوند وفکر کنند وقضاوت کنند.
3. اما این فرصت خوبی است برای روحانیون که برخی روش های خود را اصلاح کنند وبپذیرند که دنیای گذشته تمام شده است وامروز کسی حرفی را به خاطر اطمینان به گوینده اش کمتر می پذیرد بگذر از این که دیگر آن اطمینان گذشته هم از کف آقایون رفته است.
..
محبوب ترها
-
کوری واخلاق کوری روایت انسانیت انسان هاست در شرایطی که ابتدائا به نظر غیرعادی می آید اما چنین نیست وگویا با وجود رخداد مشخصی مثل کوری مرز ...
-
چگونه می شود قرآنی زندگی کرد؟ جواب به این سوال اصلا سخت وپیچیده نیست به این شرط که به یک سوال مهم تر جواب روشن و محکمی داده باشیم.آیا می خوا...
-
آقای سلحشور عزیز در وبلاگ خود از پشتوانه تحقیقاتی سریالی که ساخته است دفاع کرده است.و خوب شد که این کار را کردند تا ثابت شود که متاسفانه هم...