کتابخوانی



برخلاف تصوراکثرمردم، آدم فهیمده ابدا کسی نیست که زیاد کتاب خوانده باشد بلکه دقیقا کسی ست که خوب کتاب خوانده باشد.خوب کتاب خواندن انسان را از زیاد کتاب خواندن بی نیازمی کند این چیزی است که مدیریت زمان هم آن را تایید می کند.شما باید خوب کتاب بخوانید و البته اگر کتاب های زیادی را خوب بخوانید بی شک جزوی از جامعه نخبگان ببشریت بشمکار می روید. خوب خواندن دقیقا مثل خوب خوردن است. با یک تفاوت کوچک(شاید هم بزرگ).در خوب خوردن ،شما غذایی خوب وسالم را در وقت مناسب و طی مدت زمان کافی به خوبی می جویید و اگردستگاه گوارش روبه راهی هم داشته باشید دیگر لازم نیست نگران چیزی باشید.اما در خواند علاوه بر آن که در وقت و طی زمان مناسب کتاب خوبی را باید بخوانید ،ادامه مراحل نیز بر عهده خودتان است. شما لازم نیست دستگاه گوارش را در هنگام هضم غذا مدیریت کنید اما هضم چیزهایی که خوانده اید دقیقا بر عهده شماست ومدیریت صحیح وبی نقص شما را می طلبد.اگر غذایی که بوسیله کتاب ها حتی کتاب های خیلی خوب وارد ذهن می کنید به درستی هضم نکنید هر چه بیشتر بخوانید بیشتر وقت تلف کرده اید و چه بسا به مرزهای دیوانگی نزدیکتر شده اید.از این جهت خواندن زیاد گاهی برای روان آدم سم است همانقدر که خواندن صحیح (چه کم و چه زیاد) زندگی بخش است. بگذارید همینجا این نتیجه کلیدی را هم بگیرم که اگر در کسی رمق وانگیزه ای برای مطالعه وجود ندارد یکی از دلایل اصلی اش تجربه نکردن خوب خواندن است. خوب خواندن حتی مشکل نداشتن کتاب خوب را هم تا حد زیادی جبران می کند.اگر نمی توانید این حد اهمیت را برای این قضیه باور کنید به احتمال زیاد منظورم را از خوب خواندن متوجه نشده اید. راستی شما می دانید خوب خواندن چه جور خواندنی است؟ این سوالی است که خیلی از مردم وهممچنین قشری از تحصیلکرده ها، حتی از وجودش بی خبرند!!
بحث را پی خواهیم گرفت...

محبوب ترها